اصول کلی حسابداری

اصول کلی حسابداری

 اصول حسابداری:تهیه کنندگان گزارشهای مالی، در سطوع عملیاتی از اصول کاربردی برای شناسایی(وثبت) و گزارشگری درآمدها، هزینه ها، زیان ها و سودها استفاده می کنند. این اصول کاربردی عبارتند از : اصل بهای تمام شده ، اصل شناسایی درآمد، اصل تطابق، اصل افشای کامل، که این اصل ها را برایتان توضیح می دهیم
الف) اصل بهای تمام شده- این اصل ناظر بر این موضوع است که که در مواجهه با تملک دارایی چه عناصر و مخارجی جزء بهای تمام شده محصول است. به عبارت دیگر کدام یک از مخارج متحمل شده جزء بهای تمام شده دارایی محسوب می شوند. اصل بهای تمام شده فرض می کنددارایی های که در مبادلات تجاری عادی تحصیل می شوند، این گونه معاملات بین خریدار و فروشنده به ارزش منصفانه در زمان انجام معامله صورت گرفته است. برای معاملات غیر نقدی عادی، اصل بهای تمام شده مقرر می کند که ارزش بازار منابع واگذار شده در مقابله شواهد اتکایی برای ارزشیابی دارایی تحصیل شده فراهم می سازد. زمانی که یک دارایی از طریق اهداء، معاوضه با سهام، یا از طریق معاوضه با سایر دارایی ها تحصیل می شود، تعیین مبنای بهای تمام شده واقعی مشکل می شود. در این وضعیت ها، بهای تمام شده مقرر می سازد که مبنای بهای تمام شده ، ارزش بازار دارایی های واگذار شده یا ارزش بازار دارایی های دریافتنی ، هر کدام که در زمان معامله ارزش آن قابل اتکاتر است، می باشد.
ب) اصل تحقق درآمد- اصل تحقق درآمد، شناسایی و گزارشگری درآمدها را طبق اصول حسابداری تعهدی ضروری می داند. درآمد ها را می توان جریان های ورودی نقدی یا افزایش سایر دارایی های واحد تجاری، تسویه بدهای ها یا ترکیبی از هردو تعریف نمود. چنین جریان های ورودی باید از طریق تحویل یا تولید کالاها، ارائه خدمات، یا انجام سایر فعالیت های باشد که در جریان های عادی فعالیت های واحد تجاری در دروره زمانی خاص انجام می شود. اصل تحقق درآمد با حسابداری تعهدی مرتبط است نه با حسابداری بر مبنای نقدی  .
ج) اصل تطابق- همانند اصل تحقق درآمد ، اصل تطابق نیز مبتنی بر حسابداری تعهدی است، اما اصل تطابق به شناسایی هزینه ها اشاره می کند. این اصل بیانگر آن است که تمام هزینه های تحمل شده در کسب درآمدهای شناسایی شده در یک دوره مالی، باید در طی همان دوره شناسایی شوند. اگر درآمد به چندین دوره انتقال می یابد، هزینه های مربوط به آنها نیز باید معوق شوند، زیرا آنها در درآمد های مزبور متحمل می شوند.
تطابق و حسابداری با هم مرتبط هستند. اگرچه فرآیند کسب درآمد یک شرکت مستمر است، فعالیت های عملیاتی آن در طی دوره ی زمانی خاص گزارش می شوند. بنابراین، برخی از فعالیت های شرکت ممکن است در یک دوره زمانی خاص مانند یک سال یا یک فصل، تکمیل شود. در حالیکه سایر فعالیت های آن ممکن است در طی چندین دوره انجام شود. جدول ساده زیر به طور خلاصه ترتیب حسابداری بهای تمام شده و هزینه ها را ظبق اصل تطابق نشان می دهد:


                           دوره منفعت رسانی                                 مخارج انجام شده
                          منابع اقتصادی آتی                                 به عنوان دارایی ثابت می شوند.
                         منافع اقتصادی جاری                              به عنوان هزینه ثبت می شوند.
                        فاقد منافع اقتصادی                                 به عنوان زیان ثبت می شوند.



د) اصل افشا- اصل افشا تصریح می کند که صورت های مالی تمام اطلاعات مربوط در مورد فعالیت های اقتصادی یک واحد تجاری را گزارش کنند. بسیاری از موارد، مانند قراردادهای اجرایی، حائز معیارهای شناخت نیستند. اما به منظور گزارشگری کامل و مربوط باید افشا شوند. به علاوه این اصل تصریح می کند که هدف اصلی، گزارش محتوای اقتصادی معاملات است ، نه صرفا شکل آنها



نکته:

§   تورم بیشترین اثر را بر روی واحد اندازه گیری دارد، چرا که واحد اندازه گیری ثابت در نظر گرفته می شود، زیرا مقیاس بیشتر در دست نیست.

§   طبقه بندی دارایی ها و بدهی ها به جاری و غیر جاری بر اساس فرض تداوم فعالیت صورت می گیرد

§   اصل تطابق هزینه با درآمد، زمانی معنی خواهد داشت که فرض دوره مالی در نظر گرفته باشند.

§   سیاری از اصول بر پایه مفروضات هستند. اگر فرض را بر توقف بگیریم، دیگر اصل بهای تمام شده معنی ندارد. پس اصل بهای تمام شده در گروه فرض تداوم فعالیت است.

§   اصل بهای تمام شده در مورد بدهی ها نیز کاربرد دارد. بدهی های جاری با این فرض که کمتر از یک دوره مالی هستند. مبلغ اسمی و مبلغ سررسید آنها یکسان است.

§   اصل تطابق منشا اصلی تعدیلات پایان دوره مالی می باشد.